سلام جدیدا دو سه نفر از بچه های ارشد کلاس دچار یک نوع بی انگیزگی و نوعی تمرین زدگی شده اند این متن رو تقدیم می کنم به این عزیزان و امیدوارم کمکی باشه تا بتوانند با علاقه به تمرینات بپردازند:
چندبار تا به حال پیش آمده که موضوع کاراته عنوان شده باشد و کسی بگوید:
"بله، من سابقاً به کلاس کاراته میرفتم."؟
به نظر میرسد تمام ما دوستانی داریم که سابقاً تحت تعلیم کاراته بودهاند.
چرا در حالی که بعضیها به تمرینات کاراته ادامه میدهند،
بیشتر افراد، نیمه کاره از آن دست میکشند؟
پاسخ این سوال ساده است. برخی افراد کارها را نیمه تمام رها میکنند در
حالی که بعضیها وقتی کاری را شروع میکنند آن را به پایان میرسانند. اما
این مسئله خیلی پیچیدهتر از اینهاست.
برای پی بردن به این مسئله که چرا هنرآموزان یادگیری را نیمهکاره رها
میکنند، علتهای بیشماری وجود دارد. بعضیها یادگیری را در ردههای
پایینتر رها میکنند، چرا که برای این کار وقت کافی در نظر نگرفتهاند و
آسانترین راه برای آنها، متوقف کردن ادامه کار است.
بعضی از هنرآموزان، سر کلاس تمرین رفتن را مثل سر قرار رفتن میانگارند.
آنها میخواهند که این هنر را بهتر بشناسند. اما این شناخت به مرور زمان
میسر میشود. آنها در این سالهای اول زندگی آمادگی ندارند تا برای تمام عمر
خود تعهدی بدهند بنابراین از ادامه کار منصرف میشوند.
بعضیها برای رسیدن به پیشرفت کامل، صبر خود را از دست میدهند. میخواهند
در عرض یک سال صاحب کمربند سیاه شوند، اما وقتی میبینند این کار حداقل 3
سال طول میکشد، نمیتوانند از عهده آن برآیند. بعضیها بصورت مقطعی به
یادگیری میپردازند و مدتی میروند و پس از مدتی نیز آنرا را نیمه کاره رها
میکنند. آنها میخواهند که به یادگیری ادامه دهند ولی نمیتوانند انگیزه
خود را حفظ کنند.
برای اینکه کاراته و بطور کل هنرهای رزمی را نیمه کارها رها نکنید به این موارد توجه کنید: